گل ساعتی؛ درباره یک گیاه آرام بخش! (+عکس)
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۰۵۶۷۲
عصر ایران - گل ساعتی با نام علمی incarnata Passiflora، گیاهی است که به طور تاریخی در درمان اضطراب، بی خوابی و تشنج کاربرد دارد.گل ساعتی در ابتدا بومی نواحی جنوب شرقی آمریکای شمالی بوده است و امروزه در سراسر اروپا رشد می کند.
مکمل های گیاهی گل ساعتی معمولا از گل، برگ و ساقه گیاه تهیه می شوند. در طب سنتی نیز این گیاه به صورت دم کرده، چای، عصاره مایع و تنتور کاربرد دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایمنی و میزان اثر بخشی گل ساعتی تا به امروز به اندازه کافی مورد مطالعه قرار نگرفته است و همچنان به تحقیقات بیشتری نیاز خواهد بود. با این حال، گزارش هایی وجود دارد که نشان دهنده مزایای سلامتی این مکمل گیاهی است.
- کمک به کاهش اضطراب
شواهد حاصل از تحقیقات محدود حیوانی و انسانی نشان می دهند که مکمل های حاوی عصاره گل ساعتی ممکن است در درمان اضطراب، بی خوابی و اختلالات عصبی مفید باشند.
همچنین تصور می شود که اثرات ضد اضطراب گل ساعتی به دلیل تاثیر آن بر انتقال دهنده های عصبی از جمله GABA و دوپامین باشد. یک مطالعه نشان داد که عصاره گل ساعتی سبب افزایش قابل توجه سطح دوپامین می شود. علاوه بر این یک پژوهش مروری در زمینه استفاده از داروهای گیاهی مختلف در درمان بیماری های روانپزشکی در سال 2018 نیز وجود شواهدی را به اثبات رساند که همگی از کاربرد گل ساعتی جهت تسکین اختلالات اضطرابی حمایت می کردند.
- تسکین درد و ناراحتی معدهبرخی تحقیقات نشان داده اند که انواع خاصی از گل ساعتی ممکن است برای تسکین مشکلات معده از جمله زخم مفید باشند. بر اساس یافته های یک مطالعه حیوانی، عصاره گل ساعتی به تسکین زخم معده در موش ها کمک می کند. با این حال، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا مشخص شود که آیا این گیاه اثر مشابهی روی انسان دارد یا خیر.
- کاربردهای دیگرگل ساعتی گاهی اوقات به عنوان درمان مکمل نیز استفاده می شود:
- اختلال کم توجهی- بیش فعالی (ADHD)
- سوختگی
- مشکلات ریتم قلب
- هموروئید
- درد
- اختلالات خواب
- علائم مرتبط با یائسگی
- استرس
با این حال، توجه به این نکته ضروری است که شواهد قطعی برای حمایت از موارد مذکور وجود ندارد. با استناد به گزارش مرکز ملی پزشکی مکمل و جایگزین آمریکا، به تحقیقات بیشتری برای تایید کامل نقش گل ساعتی در کمک به درمان مشکلات قلبی، استرس، یائسگی، درد، سوختگی، هموروئید و یا ADHD نیاز است.
عوارض جانبی احتمالیبه ندرت عارضه جانبی خاصی برای گل ساعتی گزارش شده است اما عوارض مصرف این گیاه به طور کلی می تواند شامل موارد زیر باشد:
- خواب آلودگی
- کند شدن فعالیت های ذهنی
- حالت تهوع
- افزایش ضربان قلب
- استفراغ
در صورت مصرف گل ساعتی توصیه می شود از رانندگی یا کار با ماشینهای سنگین پرهیز شود. در مجموع گل ساعتی ترکیبی بی خطر و غیر سمی در نظر گرفته می شود. با این حال، سازمان غذا و داروی آمریکا تولید گیاهان دارویی و مکمل ها را تنظیم نمی کند. یک مطالعه کوچک نشان داد که گل ساعتی ممکن است با عوارض بارداری متعددی مرتبط باشد. البته مطالعات بیشتری برای درک بهتر این خطر بالقوه لازم است.
دوز مصرفی و نحوه آماده سازیعلاوه بر مکمل های دارویی که توسط شرکت تولید کننده تعیین دوز می شوند، می توان گل ساعتی را به شکل های دیگری نیز مصرف کرد. اما باید تاکید شود که موارد زیر صرفا دستور العمل های پیشنهادی هستند.
- دمنوش: 2.5 گرم، سه تا چهار بار در روز
- عصاره مایع: 10 تا 30 قطره، سه بار در روز
- تنتور: 10 تا 60 قطره، سه بار در روز
گفتنی است که شواهد علمی کافی برای حمایت از مصرف گل ساعتی در کودکان وجود ندارد.
تداخلات دارویی و هشدارهامانند هر داروی گیاهی دیگری، همواره امکان بروز تداخل میان گل ساعتی و درمان های دارویی بیماران وجود دارد.
انواع داروهایی که تداخلات احتمالی با گل ساعتی دارند:
- داروهای ضد افسردگی
- آنتی هیستامین ها
- بنزودیازپین ها
- باربیتورات ها
- مواد مخدر
اگر از داروهای رقیق کننده خون یا ضد التهاب استفاده می کنید، احتیاطات لازم را در نظر داشته باشید. زیرا نشان داده شده است که این داروها با گل ساعتی تداخل دارند. سایر داروهای گیاهی که ممکن است باعث ایجاد تداخل با گل ساعتی شوند عبارت اند از کاوا و ریشه سنبل الطیب. از طرفی دیگر الکل، کافئین و آسپرین نیز سازگاری خوبی با این گیاه ندارند.
با توجه به این نکات، در صورتی که داروی خاصی مصرف می کنید و یا قصد شروع درمان مشخصی را دارید، پیش از خریداری هرگونه مکمل دارویی حاوی گل ساعتی با پزشک معالج و یا داروساز خود مشورت کنید.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۰۵۶۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر صافی کف پا نوعی بمب ساعتی نباشد چه؟
فرارو- اگر نگوییم برای قرنها دست کم برای چندین دهه محققان، متخصصان پزشکی و عموم مردم بر این باور بودند که افراد دارای کف پای صاف بیشتر مستعد ابتلا به انواع مشکلات هستند. به طور خاص اعتقاد بر این بود که داشتن کف پای صاف افراد را مستعد دردهای آینده و سایر مشکلات اسکلتی عضلانی (مانند عضلات، تاندونها ویا رباطها) میسازد.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، اعتقاد بر این بود که کف پای صاف نوعی بمب ساعتی است. با این وجود، مقالهای تازه منتشر شده در مجله پزشکی ورزشی بریتانیا این افسانه را به چالش میکشد. نتایج بررسی تازه نشان میدهد که این تصور که داشتن کف پای صاف به طور اجتناب ناپذیری منجر به درد یا سایر مشکلات اسکلتی – عضلانی میشود بی اساس است.
این فرضیه از کجا میآید؟این ایده که صافی کف پا یک مشکل است به قرنها قبل برمی گردد. "مرتون ال روت"، "ویلیام پی اورین" و "جان اچ وید" متخصصان امریکایی در زمینه پا در نیمه دوم قرن بیستم مفهوم پاهای "ایده آل" یا "عادی" را متداول ساختند و این ایده که صافی کف پا یک مشکل قلمداد شد از سوی آنان ظاهری علمی پیدا کرد.
این پزشکان و محققان اولین کسانی بودند که مدعی شدند اگر پاها معیارهای خاص "طبیعی بودن" را نداشته باشند برای مثال، فاقد قوس کف پا باشند غیر طبیعی بوده و باعث میشود فرد مستعد آسیب شده و پا کمتر کارآمد باشد. این فرضیه از آن زمان به این سو در دستور کار برنامههای آموزشی متخصصان بهداشت و درمان قرار گرفت. اگرچه امروزه با به روز شدن برنامههای درسی مدرن، این فرضیه به تدریح در حال منسوخ و از دستور کار خارج شدن است. این فرضیه تقریبا برای مدت پنج دهه در سراسر جهان تدریس میشد اگرچه پایه علمی ضعیفی داشت. در واقع، علم هرگز این فرضیه را تایید نکرده در نتیجه به نظریه تبدیل نشد و در سطح فرضیه باقی ماند. با این وجود، در طول سالهای متمادی تا به امروز بسیاری از متخصصان سلامت از این فرضیه حمایت میکنند که کف پای صاف خطر بزرگی برای ایجاد اختلالات اسکلتی - عضلانی است. در نتیجه، این ایده همچنان در باورهای عموم مردم ثابت است.
آیا کف پای صاف باعث آسیبهای اسکلتی - عضلانی میشود؟برخلاف فرضیه روت و همکاران اش متاآنالیزها که بالاترین سطح شواهد علمی است افزایش خطر ابتلا به اکثر قریب به اتفاق آسیبهای اسکلتی - عضلانی را در میان افراد دارای کف پای صاف نشان نداده اند. این متاآنالیزها تنها پیوندهای ضعیفی را بین داشتن کف پای صاف و خطر ابتلا به سندرم استرس میانی تیبیا (درد در استخوان درشت نی)، سندرم کشکک رانی (درد در اطراف کاسه زانو) و آسیبهای ناشی از استفاده بیش از حد غیر اختصاصی در اندام تحتانی شناسایی کردند.
علاوه بر این، نتایج یک بررسی سیستماتیک و یک متاآنالیز نشان داد که دوندگان با کف پای صاف بیشتر از آنانی که کف پای غیر صاف دارند در معرض خطر آسیب قرار ندارند. نتایج این تحلیلها این ایده را زیر سوال میبرند که افراد دارای کف پای صاف در معرض خطر جدی ابتلا به اختلالات اسکلتی - عضلانی قرار دارند. با این وجود، علیرغم این یافتهها منابع مختلف مانند وب سایتهای حرفه ای، فورومهای اینترنتی و سایر رسانهها اغلب این ایده را مطرح میکنند که افرادی که کف پای صاف دارند در معرض خطر بیش تری برای مواجهه با آسیب قرار دارند و حتی نیاز به درمان دارند حتی اگر هیچ گونه علائمی از اسیب را نداشته باشند.
متاسفانه این موضوع اغلب منجر به مداخلات غیر ضروری در افراد میشود مانند استفاده از کفشهای ارتوپدی یا ارتزهای سفارشی پا برای صافی کف پای بدون علامت. هم چنین، باور به غیر طبیعی بودن کف پای صاف منجر به نگرانیهای قابل توجهی در بین افراد دارای کف پای صاف در مورد ظاهر پاهای شان میشود.
کف پای صاف بدون علامت معمولا نیازی به مداخله متخصصان سلامت ندارد. براساس دانش علمی فعلی ارزیابی این که آیا یک فرد دارای کف پای صاف برای تعیین خطر آسیب دیدگی است یا خیر بی اثر است و حتی میتواند تاثیر معکوس داشته باشد.
در حالی که ممکن است فردی با کف پای صاف دچار آسیب اسکلتی - عضلانی شود این لزوما بدان معنا نیست که صافی کف پا باعث بروز آسیب شده است.
کاملا ممکن است که دو متغیر در یک زمان وجود داشته باشند بدون اینکه پیوند علّی وجود داشته باشد. بین پیوند علی و همبستگی تفاوت مهمی وجود دارد. رابطه علت و معلولی بدان معناست که تغییر در متغیر (علت) منجر به تغییر در متغیر دیگر (موثر) میشود. وقتی دو متغیر با هم مرتبط هستند تغییرات در یک متغیر ممکن است با تغییرات دیگری همراه باشد، اما این بدان معنا نیست که یکی باعث دیگری میشود. برای تشریح این مفهوم مثال ذیل را در نظر میگیریم: ما به ۵۰۰ کودک شش تا ۱۲ ساله یک آزمون ریاضی میدهیم. با انجام تستهای همبستگی متوجه روندی میشویم: هر چه پای کودکان بزرگتر باشد نمره نهایی آنان در امتحان بالاتر میرود. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا اندازه پا واقعا بر مهارتهای ریاضی تاثیر میگذارد؟ البته که پاسخ منفی است!
متغیر دیگری که در نظر گرفته نشده سن است که نقش عمدهای در این همبستگی دارد. از آنجایی که پاها با افزایش سن بزرگتر میشوند یک همبستگی قوی، اما نادرست وجود دارد؟ همین اصل در مورد کف پای صاف نیز صدق میکند. اگر آسیب اسکلتی عضلانی در فردی با کف پای صاف رخ دهد نتایج تحقیقات کنونی نشان میدهند که که صافی کف پا لزوما علت آن نیست و سایر عوامل باید بررسی شوند. پیوند مربوط به همبستگی است و نه علت و معلول.
از نظر مالی به راحتی میتوان فهمید که تجویز ارتزهای سفارشی پا با هزینه صدها دلاری برای جلوگیری از آسیبهای اسکلتی - عضلانی مرتبط با صافی کف پای بدون علامت تاثیر منفی قابل توجهی دارد. این امر به ویژه با توجه به این که وجود کف پای صاف تنها اندکی خطر ابتلا به این آسیبها را افزایش میدهد صدق میکند. برای حل این مشکل متخصصان مراقبتهای بهداشتی باید با ایجاد تمایز واضحتر برای بیماران خود بین انواع آناتومیکی بی ضرر و شرایط بالقوه نگران کننده به کاهش تشخیص بیش از حد کف پای صاف کمک کنند. از آنجایی که تشخیص بیش از حد اغلب منجر به درمان بیش از حد میشود اجتناب از درمانهای غیر ضروری به کاهش نگرانی بیماران در مورد کف پای صاف کمک میکند.
در نهایت این که ما باید این ایده قدیمی را که هنوز هم به شکل گستردهای رواج دارد کنار بگذاریم که استدلال میکند صاف بودن کف پا مشکلی است که افراد را در معرض خطر بالای دچار شدن به آسیب اسکلتی - عضلانی قرار میدهد. زمان آن فرارسیده که دیدگاه و رویکرد خود را نسبت به اهمیت کف پای صاف تغییر دهیم و تنوع طبیعی آنها را در زمینه سلامت کلی پا بشناسیم. مهمتر از همه زمان آن فرارسیده که صافی کف پای بدون علامت را صرفا به عنوان یک نوع آناتومیکی و نه یک نقص یا نوعی غیر طبیعی در نظر بگیرید.